علیعلی، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

علی شاهزاده کوچولوی بهار94

نمازخوندن گل پسرم

پسرعزیزم علی قشنگم،روزهای قشنگی که با شیرین زبونی های تو سپری میکنیم زیباترین روزهای زندگیمون هستن که شاید دیگه هیچ وقت قابل تکرار نباشند،ایم روزها کارهات انقدر شیرین و با نمک هست که هرچه قدر ازشون بگم کمه قربون پسر نازم بشم که از الان بلده نماز بخونه،هرموقع صدای اذان میاد یا قرآن و دعا از تلویزیون پخش میشه دستت رو کنار گوشت میذاری و میگی الا ابر(الله اکبر)،هر موقع هم که مهر میبینی یا میبینی کسی داره نماز میخونه روبروش وای میستی و میگی الا ابر مثل ما خم میشی و سجده که میخای بری کامل روی زمین میخابی الهی فدای نماز خوندنات بشم وقتی که پا میشی مثلا مثل ما ذکر میگی لبهات رو حرکت میدی (نمازای گل پسری قبول باشه) چند روز پیش دومین دندون تخت که ...
30 خرداد 1395

د..د کلمه ای که این روزها بیشتر از تو میشنویم

پسر عزیز مامانی علی خوشگلم،این روزها همه اش دوست داری بریم بیرون،هرچی بیرون میریم سیر نمیشی همه اش میگی دد . دد .بعضی وقتا کلیدها رو برمیداری و میری پشت در و میگی داوو،داوو(یعنی در رو باز کنیم بیریم )فدای تو نازنازی بشم الهی،چشم و چراغ خونه پسر یکی یه دونه،پسمل عزیز دردونه، عزیز دل مامانی ،قشنگی زندگی،قندو عسلم،تویی شازده پسرم،تویی عسل عسلم،اینو همیشه واسه عسلم میخونم فکر کنم دیگه خودتم حفظش شدی عزیزم، راستی امروز  ظرف ماست رو ریختم روی بابایی بعد بهش گفتم بببخشید تو هم تکرار میکردی
17 خرداد 1395

بدون عنوان

سلام گل پسر شیطون مامانی این روزها جنب وجوش و شیطنت هات انقدر زیاد شده که میتونم بگم دیگه قابل کنترل نیستی،ماشاا... انقدرم شیرین زبون شدی که نگو،وقتایی که پارک میبرمت که دیگه نگو اصلا یه جا بند نمیشی به همه چیز دوست داری دست بزنی،یع جور خاصی انگار میخای همه اش چیزای جدید کشف کنی،خدا نکنه شیلنگ پارک رو ببینی حتما باید برشداری البته بابایی اینو یادت داده،خیلی وقتا که میره تو حیاط گلها رو آب میده تو رو هم میبره با خودش و کلی آب بازی میکنی،وقتایی که توی پارک سوار تاب یا هر وسیله ای میشی دیگه پیاده نمیشی،همه ی بچه ها همه صف میکشن منتظر نوبتشون ولی تو هنوز دوست داری سوار بشی،الهی من فدای گل پسرم بشم از شیرین زبونیهات که دیگه نگو کلمه هایی که م...
14 خرداد 1395
1